کودک درون، شادترین بخش درون ما است. بخشی که ممکن است اکثر ما آن را گم کرده باشیم. کودک درونمان ما را از حس ناب و طراوات لبریز میکند و به ما انرژی، انگیزه و نیروی حیات میبخشد. شما کودکی خود را به یاد دارید؟ آن دورانی که همهچیز کاملاً زیبا و همانند قصهها بود و شما را در شگفتی و هیجان غرق میکرد.
وقتی از دوران کودکی بیرون میاییم و وارد دنیای بزرگترها میشوم، متاسفانه خواستههایمان از زندگی مانند کار، روابط انسانی، پول و سلامتی باعث میشود کمکم این حس شگفتیساز را از دست بدهیم. اما این بدان معنا نیست که این احساس نابود خواهد شد.
چگونه با کودک درونمان ارتباط برقرار کنیم؟
در این بخش میخواهیم 8 روش موثر برای برقراری ارتباط با کودک درونمان ارائه دهیم، تا بتوانیم به وسیله این راهکارها آن حس ناب را مجدداً بازگردانیم.
1) خود را در شرایط ناآشنا قرار دهید
نویسنده کتاب کودک فلسفی (کتابی در خصوص معنای عشق و حقیقت و… از نگاه کودکان) و پروفسور فلسفه در دانشگاه کالیفرنیای برکلی معتقد است: مغز کودکان همچون پلاستیک میماند، یعنی دائما دارد روابط جدیدی به میزان زیاد ایجاد میکند. او میگوید: برای اثبات این موضوع، حتی میتوانید در بزرگسالی هم، خود را در شرایط ناآشنا قرار دهید و به انجام فعالیتهای جدید خاصیت پلاستیکی مغز خود بپردازید. (اما نه به اندازه دوران کودکی).
همچنین برای تحقق این امر میتوانید کارهایی که حقیقتاً برایتان تازگی دارد نیز انجام دهید. مثلاً یادگیری یک زبان جدید، یادگیری نواختن یک ساز و یا مسافرت! همچنین به گفته گوپنیک: شناخت شما از محیط در صورت مسافرت به اماکن جدید، کمتر میشود؛ حتی ممکن است در آن محیط گم شوید چرا که زبان آنجا را هم نمیدانید. در نتیجه، شما به یک باره احساس خواهید کرد که در حال دریافت تمامی این اطلاعات جدید هستید، به همان شکل که کودکان دنیا را میشناسند.
2) یادگیری ماجراجویانه را در پیش بگیرید، نه یادگیری بهرهورانه!
گوپنیک میگوید: با وارد شدن به بزرگسالی، سعی میکنیم تا مشکلات کنونی خود را حل کنیم. اما کودکان و نوجوانان از اینکه انرژی آنها صرف کشف موضوعات جدید میشود، هیچ مشکلی ندارند. این بزرگترین تفاوت بین یادگیری ماجراجویانه یعنی یادگیری برای یادگرفتن و یادگیری بهرهورانه یعنی یادگیری برای استفاده بردن است. بنابراین تجربههای جدید صرفاً برای لذت تجربه، شما را مجبور میکند تا پیرامون موضوعات مختلف تفکر کنید.
3) عادات خلاقانه داشته باشید!
وقتی درگیر کار بیرون و یا کار خانه باشید، به راحتی نمیتوانید احساس کنجکاوی و یا عدم دغدغه داشته باشید. به همین علت باید برای خود نوعی برنامهریزی داشته باشید تا بتواند هر روز لحظاتی را برای انجام فعالیتهای تقویتکننده خلاقیت اختصاص دهید.
به اعنقاد گابریل برن استاین، نویسنده کتاب معجزات اکنون و نویسنده HuffPost:: انسان هر چقدر تجارب خلاقانه جدیدی بدست آورد، بیشتر میتواند با کودک درون خود ارتباط برقرار کند. به یاد داشته باشید که خلاقیت به ما آزادی برای خود بودن و حس رهایی میبخشد.
4) بنگرید!
دنیای خیلی بزرگی پیرامون ما است، اما خیلی راحت با پریدن از یک فعالیت به دیگری از آن غافل هستیم. این کاملاً اشتباه است بهتراست اینگونه نباشیم. برن استاین میگوید: وقتی بزرگ شدم دیگر فراموش کردم که به آسمان نگاه کنم. مدتها روز خود را با نگاه کردن به صفحه تلفن همراهم شروع میکردم و از یک کار به سوی دیگری میشتافتم، که این امر باعث شد تا زندگی را فراموش کنم! این کار را باید از کودکان که استاد لذت بردن از دنیای اطرافشان هستند، یاد بگیرید! سعی کنید گاه و بیگاه میان دغدغههای روزمرگیتان مکثی کنید تا تمامی آنچه که در اطرافتان در جریان است را به چشم ببینید.
5) با کودکان وقت بگذرانید.
گوپنیک میگوید: من یک نوه دو و نیم ساله دارم، آن زمانی که مشغول وقتگذرانی با او هستم، تازه میفهمم که دنیا چقدر زیبا و پر محتوا است. البته ممکن است برای شما به عنوان سرپرست کودکتان، همواره چنین فرصتهایی برایتان پیش نیاید، اما سعی کنید به محض فراهم شدن فرصت “مکثی کنید و از آرامش بودن در کنار کودکان خود لذت ببرید.” گوپنیک توصیه میکند از این فرصت حتماً استفاده کنید!
همچنین او میگوید: بشمارید و بنگرید که یک کودک 2 تا 4 ساله طی 5 دقیقه چند آزمایش انجام میدهد. اگر من قادر بودم این مقدار کاوش را طی یک سال انجام دهم، به یک دانشمند تیدیل میشدم.
6) هر روز یک کار را با تمرکز کامل انجام دهید!
به گفته روانشناس معروف لزلی بکر فلپس: تمرکز به شما کمک میکند تا کاملاً در لحظه حال قرار بگیرید. این یکی از چیزهایی است که بزرگسالان در کودکان آن را تحسین می کنند. “کودکان با تمام وجود در تجارب خود غرق میشوند و هر لحظه برای پذیرش نتایج آن آماده هستند.” یا طبق گفته برن استاین: “کودکان از گذشته و آینده خود نگران نیستند، شما هم میتوانید زندگی کردن در زمان حال را تجربه کنید.”
بکر فلپس میگوید: نیازی نیست این کار خیلی رسمی و زمانبر اجرا شود. کافیست توجه خود را برای چند لحظه به نفسهای خود معطوف کنید، چند قدم راه بروید و به احساسات و حرکات بدنتان توجه کنید، و یا یک هویج را قاچ کنید و به حرکت چاقو روی آن و دستانتان توجه کنید.
7) روزی یک کار را تنها برای اینکه دوست دارید، انجام دهید!
بکر فلپس در خصوص این موضوع میگوید: کودکان همواره کارهایی که دوست دارند را انجام میدهند، پس شما هم کاری که دوست دارید را انجام بدهید مثلاً برقصید، برنامه تلویزیونی دلخواهتان را تماشا کنید، با دوستان خود وقت بگذرانید. شما هم از کودکان پیروی کنید و روزانه یک کار را برای دل خودتان انجام دهید و با خواستههای خود ارتباط برقرار کنید تا بتوانید تجارب و یافتههای جدیدی کسب کنید.
8) نکات مثبت را بنویسید!
حتماً تا به حال توجه کردهاید! که کودکان از اتفاقات کوچکی که برایشان میافتد شگفتزده میشوند و تا روزها آن را به خاطر میسپارند و برای والدینشان تعریف میکنند. از تفریحات خود در پارک میگویند و یا از حرف خندهداری که یک نفر در مدرسه گفته بود. این کار میتواند در یادآوری اتفاقات خوبی که روزانه برایتان پیش میآید، بسیار مفید واقع شود. در این باره بکرفلپس میگوید: هر شب 3 تجربه مثبتی که در طول روز داشتهاید را بنویسید. این کار میتواند به مهمی فارغالتحصیلی شما باشد یا به سادگی دیدن پروانهای بر روی یک گل!