3 راه برای اینکه هدف زندگیتان را پیدا کنید

در این مقاله قصد داریم درباره 3 راه برای اینکه هدف زندگیتان را پیدا کنید صحبت کنیم. اگر در زندگیتان احساس سردرگمی دارید و نمی دانید دقیقا چه می خواهید. یا اگر می خواهید یک کار بزرگ در زندگیتان انجام دهید به طوری که شگفتی همگان را بر انگیزد به شما توصیه می کنم حتما این مقاله را تا انتها با دقت مطالعه کنید.
خیلی از ما از جایگاهی که در زندگی داریم راضی نیستیم. به عبارت بهتر می خواهیم موقعیت بهتر و یا متفاوتی در زندگی داشته باشیم. اما نمی دانیم آنچه که میخواهیم دقیقا چیست. این مقاله به شما کمک می کند تا راه را پیدا کنید.

در سایت نشر صوتی نازنین آذرسا می توانید کتاب های مفیدی در زمینه خودشناسی و روانشناسی بشنوید مانند: ضمیرناخودآگاه، چگونه با نوستن به رویاهایمان برسیم، خود واقعیتان را پیدا کنید، و راز زندگی شاد.

برای پیدا کردن هدف زندگیتان دست به عمل بزنید

شاید خیلی از ما به دنبال پیدا کردن هدف اصلی در زندگیمان باشیم. اما هر چه جلو می رویم باز به عقب بر می گریدم و متوجه می شویم نه! این هدف من نیست! در واقع آنچه در اینجا اشتباه است این است که ما نباید به دنبال هدف خاصی باشیم که شاید اصلا نمی دانیم چیست. ما باید ابتدا راه پیدا کردن هدف را بشناسیم تا موفق تر عمل کنیم.

فقط به صرف فکر کردن در مورد چیزهایی که فکر می کنیم دوست داریم به هیچ کجا نخواهیم رسید. بله قانون جذب به ما می گوید به اهدافتان عمیق فکر کنید تا آنها را به زندگیتان جذب کنید. اما این عمیق فکر کردن باید با عمل ما همراه باشد. بدون اینکه دست به اقدام بزنیم به جایی نخواهیم رسید.

خوب حالا که این را میدانیم این راه ها را طی کنیم:

1- دست به عمل بزنید.

تا می توانید دست به عمل بزنید. اینکه یک جا بنشینید و صرفا راجع به اهدافتان خیال بافی کنید شما را به هیچ جا نخواهد رساند. اگر شده این اقدام شما یک اقدام بسیار کوچک باشد که به چشم کسی نمی آید اما آن را انجام دهید.

شما باید هر روز زندگیتان نسبت به آنچه در ذهنتان نسبتا به بقیه قوی تر است و می توان نام هدف اصلی را روی آن گذاشت اقدامی بکنید. این اقدامات باعث می شود مسیر زندگی شما از یکنواختی خارج شود و تجربیات جدیدی کسب کنید و با افراد جدید آشنا شوید.

2- ببنید قلبتان چه می گوید.

قلب شما مهم ترین راهنمای شما در پیدا کردن و حرکت کردن در مسیر هدف هایتان است. ببینید فکر کردن به کدام موضوع و یا هدفتان است که قلب شما را سرشار از هیجان و حس ناب می کند. مطنئن باشید احساس درونی شما به شما دروغ نمی گوید.

زمانی شما به کاری عشق بورزید و قلبتان از فکر کردن به آن سرشار از رضایت و شور و شوق شود بدانید که دارید راه درست را طی می کنید.

3- فقط یک چیز را هدف قرار ندهید.

بسیاری از ما این حس اشتباه را در زندگی داریم که فقط یک چیز به خصوص است که در زندگی ما مهم است. و آنقدر به آن چیز به خصوص بها می دهیم و در حسرت بدست آوردنش هستیم که سایر بخش ها و علاقمندی های زندگیمان را فراموش می کنیم.

پس این فکر که شما تنها برای یک هدف خلق شده اید را کنار بگذارید. شما خلق شده اید که زندگی کنید و به زندگی عشق بورزید . پس هر کاری که در جهت عشق ورزیدن به زندگی و طی کردم مسیر تکامل فکری خود بردارید میتواند یک هدف زیبا برای زندگیتان باشد.

هدف اصلی هر کس در زندگی است این است که خود را به موقعیتی برساند که در رضایت کامل زندگی کند. آن زمان است که احساس خلا از وجودش رخت می بندد.

نکته مهم: هدفی انتخاب کنید که توان انجامش را داشته باشید

حواستان باشد هدفی که انتخاب می کنید اصلا وابسته به دیگران نباشد. شخصی که واقعا هدفمند است مسئولیت صد درصدی کاری که قرار است انجام دهد و هدف خود را به عهده می گیرد. او هدف خود را وابسته به دیگران نمی کند که با هر گونه تغییر در نظر دیگران و یا اعمالشان هدف شما تحت تاثیر قرار بگیرد.

هستند افرادی که در ابتدای هدف خود به عواقب احتمالی آن فکر می کنند. و این باعث می شود تا قرض بگیرند و یا شریک انتخاب کنند. اما طبق این اصل شما زمانی در راه رسیدن به اهدافتان رو به شکست می روید که مسئولیت پذیری در مقابلش را متوقف کنید.

پس حواستان باشد وقتی می خواهید هدفی را انتخاب کنید از خود یک سری سوالهایی کنید مثلا: من برای رسیدن به این هدف ام چه کارهایی باید بکنم؟ موانع سر راهم چیست؟ آیا فکری برای رفع این موانع کرده ام؟ به کمک چه کسی نیاز دارم؟ چقدر من در  راه رسیدن به این هدف کنترل را در دست خواهم داشت؟

بسنجید که مسیر رسیدن به هدفتان چه آثاری در زندگی شما خواهد گذاشت؟

شما باید صادقانه بسنجید که قرار است در مسیر رسیدن به هدفتان چه اتفاقاتی و چه تغییراتی در زندگیتان رخ می دهد. مثلا اینکه ممکن است به دلیل مشغله کاری حاصل از استارت یک کار جدید روابط خانوادگی شما تحت تاثیر قرار بگیرد و کمتر بتوانید با اعضای خانوادتان ارتباط داشته باشید.

فکر کردن به این عوانل مانند اینکه ما با رسیدن به این هدف امکان دارد ارتباطات خانوادگی و دوستانه امان را از دست دهیم باعث ایجاد شک و دو دلی در ما می شود.

پس برای اینکه مطمئن شوید که آیا هدف مورد نظر شما واقعا برایتان ارزشمند است یا خیر چند سوال از خود بپرسید مانند:

آیا من قلبا دلم می خواهد که به این هدف برسم؟ چه تفاوت هایی در زندگی ما پس از رسیدن به هدفم برایم رخ می دهد؟ چرا می خواهم به این هدف برسم؟ دلیل من چیست؟ اگر من به این هدف نرسم چه حسی خواهم داشت و چه عواقبی را برایم در پی دارد؟

حال که با خواندن این مقاله دید بهتری نبست به تعیین اهداف آینده اتان پیدا کردید از همین امروز دست به عمل بزنید. حتی اگر شده این عمل شما نوشتن این اهداف روی کاغذ یا تماس با دوستی باشد که این کار را قبلا انجام داده است.