چرا کتاب ملت عشق ، یکی از پرفروش ترین کتابها در ایران است؟
«ملت عشق»، کتابی پرفروش در ایران است که در ترکیه نیز آمار فروش بالایی دارد. ملت عشق اولین بار در سال 2010 میلادی چاپ شد. این کتاب در ترکیه، با عنوان «چهل قانون عشق» چاپ شده است و به همین اسم هم شناخته می شود. نویسنده کتاب ملت عشق، «الیف شافاک» اهل ترکیه است. این کتاب تا به امروز، بیش از ۵۰۰ بار در ترکیه تجدید چاپ شده است و توانسته رکورد پرفروش ترین کتاب تاریخ ترکیه را از آنِ خود کند.
کتاب ملت عشق، روایتی عارفانه از زندگی ما انسانها است. شاید فکر کنید که کتاب ملت عشق فقط درباره عشق در زندگی صحبت می کند؛ اما این کتاب درباره تمام جنبه های زندگی کاربردی است.
موضوع کتاب ملت عشق درباره چیست؟
داستان کتاب ملت عشق، در دو خط زمانی مجزا اتفاق می افتد. اولین اتفاق، در قونیه و در قرن هفتم هجری در حال رخ دادن است. در این زمان، مولانا عالم بزرگی است که در شهر قونیه زندگی می کند و مردم و پادشاه قونیه برای او احترام زیادی قائل هستند. شمس هم مردی چهل ساله است که متوجه می شود به زودی از این دنیا می رود و دوست دارد 40 قانون عشق که خودش در زندگی درک کرده است را به فرد دیگری یاد بدهد. دیدار میان مولانا و شمس و اتفاقهایی که رخ می دهد، خواننده را تا آخر داستان درگیر می کند.
دومین داستان کتاب ملت عشق، در قرن 21 و در بوستون آمریکا رخ می دهد. داستان درباره خانمی به نام «اللا روبینشتاین» است که در آستانه 40 سالگی است و به تازگی قبول کرده است که ویراستاری یک کتاب را انجام دهد. کتابی که اللا قرار است ویراستاری کند، «چهل قانون عشق» نام دارد. چهل قانون عشق، داستان دیدار شمس و مولانا است. اللا در زندگی اش، دچار روزمرگی و رخوت شده است و در جنبه های مختلف زندگی اش، با مشکلات زیادی روبرو شده است. خواندن و ویراستاری این کتاب، زندگی اللا را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد و شرایطش به کلی عوض می شود.
کتاب ملت عشق، شما را دائما به زمان گذشته می برد و به زمان حال می آورد تا به شما ثابت کند که درک زندگی، بالاتر از زمان و مکان و حتی سن و سال ما انسانها است…
نویسنده کتاب ملت عشق، به قدری خوب این دو روایت را به هم پیوند می دهد که شما متوجه تغییر زمان نخواهید شد.
وقتی ملت عشق را می خوانید، متوجه خواهید شد که عشق می تواند در هر زمانی، کل زندگی شما را عوض کند و شرایطتان را کاملا تغییر دهد. الیف شافاک به شما در ملت عشق یاد می دهد که انسانها با تجربه عشق، تغییر می کنند و درک عشق، هم زندگی خودشان و هم زندگی دیگران را تغییر خواهد داد.
بخش هایی از کتاب ملت عشق
- بهشت و جهنم را فقط در آن دنیا جست و جو نکنید. هرگاه بتوانیم یک نفر را بدون حساب و کتاب دوست داشته باشیم، آن زمان در بهشتیم و هرگاه با کسی جنگ کنیم و دچار حسد و کینه و نفرت شویم آن زمان در جهنم سقوط کرده ایم.
- کلماتی که برای توصیف خداوند به کار می بریم، همچون آیینه ای است که خود را در آن می بینیم. هنگامی که نام خدا را میشنوی، اگر موجودی ترسناک و شرم آور به ذهنت برسد، به این معنی است که تو در ترس و شرم به سر میبری. اما اگر به محض شنیدن نام خدا، عشق و مهربانی به یادت بیاید به این معناست که این صفات هم در درون تو وجود دارد.
- برای آن‌که به حق نزدیک شوید باید قلبی به نرمی مخمل داشته باشید؛ البته هر انسانی سرانجام نرم شدن را یاد می گیرد. بعضی ها وقتی دچار تصادف می شوند، بعضی‌ها وقتی به بیماری مهلکی دچار می شوند و بعضی ها هم وقتی درد جدایی را می چشند. همه ما فرصتی به دست می آوریم تا قساوت قلبمان را نرم کنیم. اما فقط بعضی ها هستند که به دنبال حکمت آن می گردند و دلشان را نرم می کنند و بعضی ها هم متاسفانه سنگدل تر می شوند.
- تمام حجابهای بین خودت و خداوند را بردار تا با یک عشق صاف و بی ریا به خداوند متصل شوی.
- هیچ وقت از باورهایت بت نساز.
- ایمان بزرگی داشته باش اما با ایمانت در پی بزرگی نباش.
- نگران مکر و حیله دشمن نباش. اگر کسی برای تو دامی گسترده باشد و بخواهد ضرری به تو برساند، خداوند هم بر سر راه آنها دام پهن می کند.
- اکثر درگیری ها و دشمنی ها در این دنیا از زبان منشاء میگیرد. تو خودت باش و به کلمه ها زیاد بها نده؛ زیرا در دیار عشق، زبان حکم نمی راند. عشق بی زبان است.
- در این دنیا هر کاری که می کنیم، بر اساس نیت ما است. پس آنچه که مهم است نیتمان است.
- به جای مقاومت در برابر تغییراتی که خداوند برایت مقدر ساخته، تسلیم شو و بگذار زندگی با تو جریان یابد نه بی تو… نگران این نباش که زندگی‌ات زیر و رو شود. از کجا معلوم زیرِ زندگی‌ات بهتر از رویش نباشد؟…
