درباره رمان بن بست هفده

درباره رمان بن بست هفده باید بگوییم که این رمان اثری زیبا و عاشقانه از نویسنده مشهور و محبوب پگاه می باشد. این رمان تفاوت های جالبی با سایر رمانها این نویسنده دارد. و شنونده را بارها در طی رمان غافلگیر می کند.
داستان این رمان درباره دختری به نام ترنج است. این دختر با خانواده عمویش و همراه با مادرش در خانه باغی قدیمی در انتهای کوچه ای به نام بن بست هفده زندگی می کنند.

(در سایت نشر صوتی نازنین آذرسا رمان های زیبای دیگری مانند شاه شطرنج و این مرد امشب میمیرد را بشنوید و لذت ببرید)
داستان های کوتاه زیبایی نیز در این سایت موجود است.
رمان های زیبای دیگری مانند زهر تاوان و بامداد خمار به زودی در این سایت قرار می گیرد.

رمان بن بست هفده

بشنویم از ترنج بن بست هفده

ترنج از کودکی با پسر عموهایش بزرگ می شود و به دلیل محبت زیاد عمویش نسبت به خودش هرگز احساس کمبود پدر و نبود او را حس نمی کند. ارتباط عاطفی او با پسر عموهایش به غیر یاسر نیز بسیار صمیمانه است.
اما برای ترنج داستان ما همیشه جای سوال است که چرا پسر عموی او یاسر از او خوشش نمی آید و او را از خود همیشه می راند. در حالی که ترنج حس خوبی نشبت به همه پسر عموهایش دارد.

در طول رمان ترنج در همان محله بزرگ می شود .و با پیدا شدن فردی به نام میلاد در همسایگی آنها وی رفته رفته وارد رابطه عاطفی پنهانی با پسر همسایه می شود.

بن بست هفده

اما درست در شب عروسی اش با پاپس  کشیدن داماد و سیاه شدن رویاهای ترنج وی به اسراری درباره خانواداش می برد که موجب فاصله گرفتن او از خانواده اش می شود.
او  پس از این اتفاق  و فهمیدن موضوع هایی عجیب و پیچیده خانواده اش را مسبب تمام بدبختی ها و حتی های سالهایی که بر وی گذشته است  می داند.

یاسر رمان بست هفده

در میان داستان یاسر پسر عمویم بداخلاق و خشن ترنج که جزو نیروهای ویژه است. و همیشه در مرزها در حال نابودی دشمنانی مانند داعش و گروهک های تروریستی است وارد داستان زندگی ترنج می شود.
ترنج به دلیل اختلافاتی که سالها با یاسر داشته است و هر گز روی خوش و مهربانی از آن ندیده است. بسیار به یاسر بی اعتماد است و همیشه در حال گریز و فرار کردن از او است تا اینکه بلاخره…

یاسر این داستان در واقع در دسته ای از سربازان این سرزمین جا دارد که جان و مال خود را برای دفاع از مرزها و ناموس این سرزمین فدا می کنند. کسانی که شاید مورد بی رحمی افکار عمومی جامع قرار گرفته اند. و تصور اینکه این اشخصاص از موقعیت و جایگاه خود در راه سواستفاده از مردم استفاده کردند در ذهن بسیاری از افراد جا گرفته است.

رمان بن بست هفده

فداکاران این مرز و بوم چه کسانی هستند

اما این دسته از سربازان فداکار وطن در موقعیت هایی جان خود را سپر بلای این مردم کرده اند که شاید هیچ کدام از ما حتی تصور آن را نکرده ایم.
این اشخاص حتی با دل کندن از خانواده دوستان و نزدیک ترین اشخاص زندگی وطن را در اولویت خود قرار داده اند.

اما متاسفانه بی مهری مردم نسبت به این افراد همیشه وجود داشته است.
البته ناگفته نماند که برخی از اشخاص در هر مقام و جایگاهی از موقعیت خود سو استفاده می کنند. و نه تنها نگهبان ناموس و مال مردم نیستند بلکه از آنها هم سواستفاده می کنند. و وای به حال آنانی که حق الناس را محترم نمی شمارند و زندگی مردم را تباه می کنند.

دیالوگهایی از رمان بن بست هفده

_ باز دنبال چی هستی بابا؟ نگو که دوباره برنامه های عجیب غریب واسه من چیدی.

دستم را روی قلبم گذاشتم که صدایش شنیده نشود اما عمو کاملا خونسرد بود.

_ نه اتفاقا برعکس. می خوام بهت اخطار بدم که حواست باشه و گلوت پیش ترنج گیر نکنه. چون واسه هر اتفاق خوبی که می شد واسه شما دوتا بیفته دیر شده.

سکوت یاسر طولانی شد. تلخی کلامش کامم را زهر کرد.

_ چرا؟ دیگه منو لایق دخترت نمی دونی؟

 

#بن_بست_هفده❤️

_ دعوا کردین؟ چیزیت نشد؟ زخمت رو ببینم!

نگران سبحان نبود. نگران من بود. از بلاهایی که ممکن است من سر او آورده باشم نمی ترسید.

_ یاسر؟ چرا اینجوری نگام می کنی؟ چی گفت بهت؟ بخدا من هیچ ارتباطی باهاش ندارم هرچه گفته دروغه به جون مامانم.
گفته بود نقطه مقابل عشق ترس است مگر می شود اضداد در کنار هم جمع شوند؟
_ یاسر؟
من یاسر نبودم. حداقل الان نبودم. آن یاسری که همه می شناختند نبودم…

#بن_بست_هفده
#نازنین_آذرسا
#پگاه
#رمان_صوتی_عاشقی

❤️عاشقانه ای متفاوت از #پگاه❤️

_ چه خوشکل شدی مامان. دست یاسر جان دردنکنه که تورو از لاک خودت کشید بیرون.
پوزخند یاسر را دیدم. اعصابم بدتر به هم ریخت. کاش مادر اینقدر واضح تغییراتم را به رویم نمی آورد. به جای مادر رو به یاسر کردم.
_ گفتی واسه شام میریم بیرون نخواستم هپلی باشم.
از خیر باقی خیارش گذشت و دستش را به زانوانش گرفت و برخاست.
_ من که چیزی نگفتم. اگه حاضری بریم.

 

آخرین محصولات
گویندگی و فن بیان
فهرست