داستان آقا محمدخان و شکار روباه

توضیحات

داستان آقا محمدخان و شکار روباه

این بخش داستان آقا محمدخان و شکار روباه را برای ما تعریف می کند. می گوینده آقا محمدخان قاجار علاقه عجیبی به شکار روباه داشت و آن هم به روشی عجیب… او آنقدر دنبال روباه در طول روز می کرد که روباه خسته می شد و بعد آن را میگرفت و زنگوله ای به گردن روباه می بست…

روش او در گرفتن روباه هم عجیب بود و هم عبرت آموز..

پیام این داستان

در این داستان پیامی برای ما نهفته است. زنگوله و روباه هر کدام نمادی برای ما هستند که درسی به ما میدهند . حال برای فهمیدن این درس باید این داستان را بشنوید.

در واقع داستان آقا محمدخان و شکار روباه می خواهد بگوید که آن زنگوله ای که به گردن روباه انداخته می شود در واقع باورها و اعتقادات اشتباه ما در زندگی است. این باورها وقتی خیلی همراه ما و زندگی ما باشند به مرور ما را از خوشبختی و اهداف زندگیمان دور می کند.

زنگوله های زندگی ما

باورهای اشتباه و تعصبات جاهلانه زندگی ما را همیشه تهدید می کند. باورهایی مانند زیاده خواهی غرور خودبینی و غیره. اینها در واقع درس هایی است که ما می توانیم از زندگی بگیریم.

زنگوله های بدنما را از زندگیمان خارج کنیم. نگذاریم زندگیمان درگیر زنگوله های سیاه شود. زندگی با افکار مثبت و درست باعث پیشرفت ما می شود. و هر روز باعث آمدن اشخاص مثبت تر در زندگی ما می شود. اما زمانی که افکار و افراد منفی را وارد زندگی خویش کنیم به مروز زندگی ما خالی از هر برکتی می شود.

در سایت نشر صوتی نازنین آذرسا می توانید داستان های صوتی شنیدنی دیگری مانند کمال المک و زجیره عشق را بشنوید.

داستان روباه و محمدخان را می توانید به صورت هدیه و بدون پرداخت هزینه ای بشنوید. برای شنیدن کافی است وارد قسمت خرید محصول شوید و بدون پرداخ هزینه ای فایل داستان را دانلود کنید.