چگونه از صلح درونی به صلح بیرونی برسیم؟

در این مقاله قصد داریم در این رابطه صحبت کنیم که چگونه از صلح درونی به صلح بیرونی برسیم. ما می خواهیم در این مقاله به شما بگوییم که چرا صلح و آرامش درونی داشتن اولا مهم است و دوما چه ارتباطی با صلح در بیرون از ما دارد. آرامش نیمه گمشده زندگی بسیاری در زندگی امروزی شده است.

پس اگر نیاز به آن آرامش و صلح نیاز دارید تا حالتان بهتر شود این مقاله را تا انتها بخوانید تا جواب سوالهای خود را بگیرید.

در سایت نشر صوتی نازنین آذرسا می توانید کتابهای مفیدی در زمینه روانشناسی مانند: راز زندگی شاد، مبارزه ای شیرین با تنبلی، چگونه به فردی بی خیال تبدیل شویم.

صلح درونی چیست؟

پیشرفتهایی که در زندگی امروز ایجاد شده مانند استفاده از تکنولوژی در زمینه های مختلف زندگی، باعث راحت تر شدن سبک زندگی ما شده است. اما به همان میزان باعث به وجود آوردن استرس، اضطراب و نگرانی در ما شده است. بسیاری از این استرس ها نیز کاذب است. اما باید اول آن را خوب بشناسیم تا بتوانیم از آنها عبور کنیم.

هدف ما در زندگی موفق بودن در همه عرصه هاست اما بدون داشتن شادی و خوشحالی این موفقیت امکان پذیر نخواهد بود.

فردی که با خود در صلح نیست با دیگران نیز در صلح نخواهد بود!

خیلی زمان ها اتفاق می افت که ما در بحران روحی هستیم و به دلیل اتفاقی و یا حس و حال بدی که داریم هیچ چیز در زندگیمان خوب پیش نمی رود. کار به جایی می کشد که دچار یک خشم کنترل نشده می شویم و در ترافیک با راننده کناری دعوا می کنیم با برادر یا خواهرمان دچار مشاجره می شویم . و در کل در حالتی هستیم که با دیگران به نوعی درگیر هستیم.

در واقع می توان عدم صلح در درون و عدم داشتن حس و حال خوب در وجودمان، باعث به وجود آمدن تنش با اطرافیان و افراد بیرون از ما می شود. پس می توان گفت اگر صلح درونی نداشته باشیم صلح بیرونی نیز نخواهیم داشت.

حال چگونه می توان با خود به صلح درون رسید؟

1-مراقبت از بدن باعث ایجاد ذهن سالم و لازمه صلح درونی است.

کسانی که به خود عشق می ورزند دائما در حال مراقبت از بدن خود هستند. این افراد مراقب نوع تغذیه خود بوده و سعی می کنند با استفاده از ورزش سلامتی را به خود هدیه کنند. شخصی که با خود در صلح است مراقب خود است و کینه ورزانه با خوردن انواع مشروبات الکی، فست فودهای ناسالم، کشیدن سیگار و غیره به خود  جسم خود آسیب نمی زند.
لازمه داشتن یک ذهن سالم داشتن جسمی سالم است که ما باید آن را برای خود به ارمغان بیاوریم.

2- شناخت خود و ارتباط آن با صلح درونی

کسانی که با خود در صلح درونی هستند خود را به عنوان یک اسنان به خوبی می شناسند. آنها به لایه های مختلف درون خود آگاه هستند و همه را به خوبی می شناسند. این افراد منشا احساسات خود را به خوبی درک می کنند و می دانند که برای در صلح بودن با خویشتن خویش باید به تک تک احساسات خود توجه نشاندهند.

در مقابل می توان گفت افرادی که با خود در جنگ هستند شناختی از خود ندارند. این افراد از کودکی آموزش ندیده اند و خودشان نیز در زمینه شناخت خود کنجکاوی لازم را نداشته اند.

انسان برای داشتن صلح درونی که منشا همان صلح بیرونی است. این را باید بدانیم که برای شناخت خود باید تمام بخش های نامطلوب زندگیمان را بشناسیم و در جهت اصلاح آنها کوشش کنیم.

3- برای صلح درونی و نتیجه آن صلح بیرونی با خود باید با خود مهربان باشیم.

فردی که به خود عشق می ورزد به خوبی این نکته را فهمیده است که عشق ورزیدن به خود جهت صلح درونی داشتن بسیار مهم است. شخصی که به خود عشق می ورزد می تواند اشعه عشق و دوست داشتن را بین دیگران نیز پراکنده کند. عشق به خود را در زندگیتان زیاد کنید تا صلح درونی را با خود به وجود آورید.

دلایل عدم برقراری صلح با خودمان چیست؟

1- از نوع زندگی خودمان راضی نیستیم

خیلی از ما از نحوه زندگی خود راضی نیستیم. از خود و شخصیتی که داریم راضی نیستیم. و همین دلیل باعث می شود که ما با خود در صلح و آرامش نباشیم و محیط اطرافمان پر باشد از انرژی های منفی. زمانی که ما به این طریق زندگی کنیم پس با محیط بیرونمان نیز در صلح و آرامش نخواهیم بود و با دیگران نیز سر جنگ خواهیم داشت.

2- داشتن سبک زندگی ناسالم و جنگ با خودمان

این مورد نیز مانند مورد قبلی است. با این تفاوت که در اینمورد جسم خود را با خوردن انواع غذاهای ناسالم، خواب ناکافی و کشیدن دخانیات و غیره به جنگ با خودمان می رویم. این محیط منفی که در اطرافمان ایجاد می کنیم منشا رفتارهای منفی در ما نسبت به خود نسبت به محیط اطرافمان می شویم.

3- زمانی که کنترل زندگیمان را به دست احساساتمان بسپاریم.

می توان به عینه گفت کسانی که به جای منطق و درک درست از زندگی زندگیشان را به دست احساساتی مانند خشم، نفرت، ترس، حسادت و غیره داده اند زندگی سالمی ندارند. این افراد آرامش درونی ندارند و نه تنها با خود بلکه با دنیا هم سر جنگ دارند. احساسات اگر به صورت کنترل نشده زندگی ما را در دست بگیرند چیزی جز پشیمانی به با نخواهند آورد.

 نتیجه گیری

از گفته های بالا به این نتیجه می رسیم که لازمه داشتن یک صلح بیرونی یعنی داشتن ارتباط درست و بدون تنش با جهان بیرون، داشتن صلح درونی درست با خودمان است. پس باید این را به خوبی بدانیم که بدون داشتن صلح دونی، صلح بیرونی امکان پذیر مخواهد بود.
پس ابتدا روی خود کار کنید و با خودتان در صلح و آرامش باشید، خود را دوست دشته باشید و انرژی های منفی را از خود دور کنید . خواهید دید که دنیا با شما در صلح خواهد بود.